ترنم دل
سلام خدا سلام منم پوریا همون نوزاد 21 سال پیش همون که با تولدش برات گریه کرد همون که پاک بود مثل قرآن من همونم که شیر مادر رو به خاطرش به وجود آوردی من همونم که کمکش کردی که بزرگ شه پا بگیره بعدش هم تورو کرد فراموش ای مهربون خدا ای آموزگار و آفریدگارم ای راه برنده من ای پر احساس تر از باران با محبت تر از مادر فقط تویی که بی دریغ عاشقی ای عاشق بی ادعا اگه یه بار به دوستام کم محلی می کردم نگام هم نمی کردن اما تو حتا به روم نمی یاری بی دریغ عطا می کنی یه موقع دلم از نداده هات می گرفت اما بعد یه مدت می دیدم عجب شری رو اسرار می کردم واقعا ممنون که انقدر خوبی خدا جون حالا این پوریای بی معرفت از خدای با معرفت یه خواسته داره خدا اجازه هست بگه میدونم که خودت دوست داری بگم ولی چطور بگم؟؟؟ اگه بگم دوست دارم بر آورده شه ولی امان از دست ........ میگم چون دوستم داری میگم چون دوست دارم میگم چون دوسش دارم میگم چون تو دوسش داری وای خدا کی میاد؟؟؟؟؟ آخه تا کی؟؟؟؟؟ پس کی میاد این سرور؟؟؟؟ کی میاد این بهار همیشگی؟؟؟؟؟ تو که منو دوست داری پس چرا اینطوری؟؟؟؟؟ مهربونم کمکم کن کمک کن که زودتر بیاد دوست دارم می دونم که می دونی پوریا جعفری
نظرات شما عزیزان:
اگه با تبادل لینک موافقی منو با اسم "..سرگرمی.." بلینک
بعدش خبرم کن تا لینکت کنم
http://www.aparat.com/Mardanege
نظر یادت نره بدی
دوست داشتی هم لینکش کن
قربانت
متشکرم
[چشمک]
Power By:
LoxBlog.Com |